- سخن پرور
- سخندان
معنی سخن پرور - جستجوی لغت در جدول جو
- سخن پرور
- سخن پرداز، سخن آرا، بلیغ و فصیح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حامی و مروج دین
پرورنده جان و روان روح پرداز آنچه باعث تیمار جان شود
ظلم کننده ظالم، ظلم روا کننده
شاعر، متملق چاپلوس
حامی و مروج دین، کسی که دین را ترویج و تقویت کند
جان بخش، برای مثال بیا ساقی آن می که جان پرور است / به من ده که چون جان مرا درخور است (نظامی۵ - ۹۴۶) ، شکر ریخت مطرب به رامشگری / کمر بست ساقی به جان پروری (نظامی۵ - ۸۶۶)
کسی که ظالم را حمایت کند و ظلم و ستم را رواج دهد، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
آنکه تن خویش را بپروراند و بیاساید تن آسا خوش گذران
خوش گذران، تن آسا، تنبل